جدول جو
جدول جو

معنی خندستانی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

خندستانی کردن
(بِ سَ / سِ وَ نَ مَ مُ شُ دَ)
مسخرگی کردن. تهکﱡم (مجمل اللغه) (تاج المصادر بیهقی). استهزاء. (زوزنی). هزء. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ دَ)
لاف درباره خود زدن. از خود مدح کردن. تحسین بیخود درباره خود کردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
رجز خواندن، لاف زدن، رجزخوانی کردن، خود را ستودن، خودنمایی کردن، از خود تعریف کردن، کبر ورزیدن، تبختر فروختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد